ماه چهاردهم آیاتای جان.
سلام دختر عزیزم، دختر ماه گونه ام. بعد از کلی اومدم با یه عالمه خبر و هیجان و .. که نمیدونم از کجا شروع کنم. اولأ که شما از 10 روز پیش رسمأ راه میری و ما رو حسابی به وجد میاری. خیلی آروم و با طمأنینه و خیلی سعی می کنی تعادلت رو حفظ کنی. عزیز دل ما، هر روز که یه قدم بیشتر بر میداری و قدم های محکمت رو می بینیم خیلی خوشحال تر از قبلیم و خدا رو هزار بار بابت تمام نعمتهای آشکار و پنهانش شکر می کنیم . در ادامه مطلب میبینیمتون... هفته پیش یه سفر برای ما پیش اومد و رفتیم خوزستان به دیار مادری. دیداری تازه شد و دلی از عزای دلتنگی دراومد. البته بیشتر شما رو میگفتن اما میدونم که دلشون برای من هم تنگ شده بود و البته برای پدری همین...