آیاتای جان در شرف یک سالگی
سلام به آیاتای عزیزم، دختر ماه گونه ام؛
امروز که دارم برات این مطلب رو مینویسم شما تنها دو روز داری به یک ساله شدن. کمی باورش سخته اما همینطوره و شما یک ساله که داری به ما انرژی مضاعف میدی و روز و شبمون رو پر از گرمی و تازگی کردی.در این مورد توی پست یک ساله شدن مفصل می نویسم. امروز میخوام به یک هفته ای که گذروندیم بپردازم.
ادامه مطلب رو ببینیـــــــــم :
هفته پیش رفتیم تهران که شما رو ببریم ویزیت دکتر مهدوی و اگه ایشون صلاح بدونن ببریم کلینیک خصوصی آلرژِی برای انجام تست های آلرژی که مشخص بشه دقیقأ به چه چیز یا چیزهایی حساسیت داری. رفتیم و ایشون که به نظر من یکی از بهترین پزشک های کل دنیا هستن، از شما خیلی راضی بودن و نیازی ندیدند به اینکه بریم برای تست های سخت آلرژِی و اینجوری خیالمون خیلی راحت شد.
توی اون چند روزی که تهران بودیم، یه روزش تولد پدری بود (یعنی روز یکم خرداد) و اون روز مهدی جون خیلی سنگ نموم گذاشتن و حسابی ما رو سورپرایز کردن. من که رفته بودم بیرون، برگشتنی کیک خریدم و شمع تولدت مبارک، و کادو برای پدری. اما اومدم خونه دیدم که مهدی جون خودشون کلی تدارک دیدن و مادرشون هم زحمت کشیده بودن و اومده بودن اونجا و البته حانیه جان و آقا رضا هم همزمان با من رسیدن. و زحمت تهیه کیک رو حانیه جون هم کشیده بودن. در نتیجه دو تا کیک داشتیم. روز بعد هم طبق معمول سفرهای تهران شب رفتیم کن، یه رستوران خیلی دنج و قشنگ با کلی دوستای شاد و دوست داشتنی از جمله مهدی جون و بابک جون و مریم جون و... خلاصه شما اونجا با علاقه زیادی بال کباب خوردی و حسابی هل شده بودی میخواستی همه بال کبابها مال شما باشه. یه سوپ خوشمزه هم خوردی و من خیلی خوشحال، اینجوری:
عکسهایی از این چند روز برات میزارم که هم برای شما هم برای ما بمونه یادگاری:
اول کیک حانیه جون که چون سن پدری رو نمیدونستن شمعش یه علامت سوال بود، طبق معمول اون چیزی که از حانیه جون انتظار می رفت خیلی خوشگل، باسلیقه و البته خوشمزه:
و کیکی که من خریدم. من تقصیری نداشتم اگه در مقایسه با کیک حانیه جون، کیکم خوشگل نیست، آخه دیر رفته بودم و فقط دو تا کیک مونده بود، منم این یکی رو ترجیح دادم. مهم اینه که دست خالی نرفتم خونه، مگه نه؟
و آیاتای جان در حال کیک خوردن:
و همچنین:
و عکس زیر هم مربوط به شام تولد هستش که مهدی جون با دست پخت فوق العاده شون زحمت تهیه ش رو کشیده بودن شامل: خوراک فیله مرغ ، کشک بادمجون، ماهیچه و مرغ همراه با باقالی پلو و پلوی معمولی:
و وقتی که داشتیم برمیگشتیم، توی فرودگاه خانواده رومینا جون رو دیدیم که با یه پرواز دیگه اونا هم داشتن میومدن کیش و شما بازم از غذای خوشمزه رومینا جون خوردی و خیلی هم دوست داشتی. یه عکس یادگاری هم از شما و رومینای ناز و دوست داشتنی:
به زودی با پست جدید از آخرین روزهای یک سالگی گل دختر میام.