آیاتای جان راه رفـــــــــــــــــــــــــــــــــت...!!
سلام آیاتای عزیزم.
اومدم مختصر بگم که شما الان رسمأ دو قدم راه رفتی و ما کلی جیغ کشیدیم و خندیدیم. جیغمون از هیجان بود و خنده مون از اداهایی که شما تو صورت کوچولوت در می آوردی. زبون بیرون، چشمها رو جمع کرده و دماغ چروک .. بعد از دو قدم هم خودتو انداختی روی پدر. و چند بار تکرار شد. همش در حد یک تا دو قدم..
خوشحالیــــــــــــــــــــــم ...
البته شبنم جون توی دفتر یادداشت مهدت نوشته که شما دیروز هم یک و نیم قدم راه رفتی و کلأ سرپا می ایستی و کلی می رقصی و دست می زنی.. ازین کارا توی خونه هم انجام میدی اما کمتر.. فدای تو.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی