مهدکودک گلهای اطلسی - جزیره زیبای کیش
امروز میخوام به قولی که به مسئولان زحمتکش مهدکودک گلهای اطلسی دادم عمل کنم و در مورد اون جایی که آیاتای نصف بیشتر روز رو میگذرونه توضیح بدم..اونها برای آیاتای و تمامی بچه هایی که اونجا هستن خیلی زحمت میکشن، خیلی مهربونن و دل مشغولیشون و دغدغه عمده شون همیشه و همه جا بچه هاست .
اواسط مهر ماه 90 ، زمان اتمام مرخصی زایمان من که رسید، نگرانی و دلشوره آرامشمون رو گرفته بود و همش به آیاتای و اینکه کجا باید بذاریمش فکر می کردیم. این مسأله خیلی مهم بود و طبیعتأ ما حق داشتیم نگرانش باشیم. تا اینکه یه دوست خوب مهد اطلس رو معرفی کرد و از یک هفته جلوتر روزی چند ساعت آیاتای رو می بردیم تا به محیط عادت کنه و اینکار خیلی مؤثر بود هم برای اون و هم برای رفع استرس من و پدرش .
وقتی آیاتای اونجاست همونقدر که وقتی پیش ماست، خیالمون راحته چون هم خیلی با تجربه و هم خیلی مهربون هستن و اینها همه یک دنیا ارزشمنده .
برای یه تشکر و از همه مهمتر برای اینکه همه ی کسانی که لازمه، با مهد گلهای اطلسی آشنا بشن، برای اونها هم یه وبلاگ ترتیب دادیم که البته هنوز اطلاعاتش رو نچیدیم ولی به زودی به روز میشه و امیدوارم یه گام مفید و مؤثر برداشته باشیم .
خوبه از اینجا استفاده کنم و از زحمات خانم آغاسی عزیز مسئول محترم مهد، خانم طاعتی عزیز مدیر محترم داخلی و خانم رضایی مهربون و زحمتکش مربی دلسوز آیاتای و بقیه کودکان کلاس شیرخواره ها وووو نازنین جون که هم اون آیاتای رو خیلی دوست داره و هم من و آیاتای ایشون رو خیلی دوست داریم ...... حسابییییی تشکر کنم .
منم از نازنین جون قول گرفتم که عکسهای مهد خوب اطلس رو بده که من هم تو وبلاگ آیاتای بزارم و هم برای وبلاگ مهد استفاده کنیم ..
اینم یه عالمه تشویق برای کادر دلسوز مهد گلهای اطلسی
و اینم یه عالمه احساس از طرف همه بچه های مهد اطلس :