آیاتایآیاتای، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
آیینآیین، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

دخترم آیاتای

حس زیبای من با آیاتای کوچولو...

1391/2/11 10:43
نویسنده : مادر آیاتای
625 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها هروقت دلتنگت میشم یادم به اون روز میفته و هربار حس خوبی بهم دست میده وکلی غرق لذت میشم...آخه اون روزها چون با همه غریبی میکردی وبغلمون نمیومدی این  اتفاق لذت بخش تر شد... 

niniweblog.com

 

ظهردوازدهم فروردین ساعت بین 1.30-1ظهر  نشسته بودم روی مبل خونه مریم جون تو هم انتهای مبل دستاتو به مبل گرفته بودی و ایستاده بودی  مشغول بازی که خاله احترام وشوهرش وارد شدن. شوهرخاله احترام مستقیم اومد و بغلت کرد که غریبی کردی ولب برچیدی سریع گذاشتت پایین تو هم همانطور که دستت به مبل بود قدمهای کوچولو بر میداشتی  سمت  من رسیدی به من ودستاتو باز کردی که بغلت کنم الهی فدات شم خیلی حس قشنگی بود حس آشنایی وحمایت بغلت  کردم  سرتو توسینه ام گذاشتی و همین که خاله احترام اومد طرفمون ودستاشو باز میکرد که بگیرت تو بغل چنان محکم بغلم میکردی که خدا میدونه ومن واحساس زیبای ماندگار من...

niniweblog.com

 

خلاصه از اون روز با این خاطره وحس زیبایی که به من دادی بیشتر از همیشه دلتنگت میشم عزیزم

بعدا نوشت: اون روز 12فروردین 1391بود وشما دقیقا 10 ماه و2روز داشتی عروسک.

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مادر آیاتای
4 اردیبهشت 91 21:50
مرسی فریما جون. آیاتای هم مطمئنم که تورو خیلی دوست داره. بچه ها بی دلیل به کسی حس خوب یا بد ندارن. و این کار آیاتای یعنی به تو حس خوبی داشته.
مريم عسكري
5 اردیبهشت 91 11:32
سلام فرزانه جون من هميشه وبلاگ دختر نازت رو چك ميكنم چند روز نبودي...نگراني...حالا فهميدم مسافرت بودين.دختر نازي داري خدا حفظش كنه،دي ماه اومده بوديم كيش نمي دونستم اونجايي وگرنه ميومدم ديدنتون
مریم
5 اردیبهشت 91 12:47
فرزانه این مریم عسگریه خودمونه. باورم نمیشه. چه عروسک خوشگلی داره. خوبه دوستام همه بچه هاشون عروسکن. ( برخلاف خودشون. منظورم به همه است)
آرزوهای رنگی
5 اردیبهشت 91 21:53
سلام وتبریک به خاطر فرزند نازتان اگر دوست داشته باشید میتونم نقاشی فرزندتان راازروی عکسش بکشم ودر وبلاگم قرار دهم تامشاهده کنید وبعد میتونید بخرید کاهایم رادروبلاگم میتونیدببینید خوشحال میشم برام نظر بگارید موفق باشید
مامان کوثری
6 اردیبهشت 91 11:03
سلام خوبین دختر خیلی نازی دارین خدا حفظش کنه شما بیرجندی هستین؟یا بیرجند زندگی میکنین؟
اگر با تبادل لینک موافقین پیغام بدین
دختر نازتو ببوسسسسسسسسسسس


سلام. ممنون که پیش ما اومدید.عزیزم نمیدونم چرااین قضیه بیرجند براهمه سوال پیش اومد. توی وب کوثری جواب میدم بهتون.
ثمین
6 اردیبهشت 91 20:41
سلام! اگه جشنی برای کوچولوتون در راه دارید یه سر به دنیای نفیس بزنید و از ایده های متنوع و شیک استفاده کنید... جشن سیسمونی... جشن دندونی... جشن قدم... جشن تولد پسرانه ... جشن تولد دخترانه ... جشن تکلیف... جشن الفبا... و........ منتظرتون هستم...
مامان کوثری
6 اردیبهشت 91 23:45
سلام عزیزم خوبین دخملی چطوره اولا که عیبی نداره همینجوری دوست شدیم با هم دوما راستش رفتم تو وبلاگ (http://dokhtarammehrsa.niniweblog.com/) نظر شما رو تو پست ( لباس هندی )دیدم که نوشته بودین (ما بيرجنديم،كاش ميشد هم ديگه رو ببينيم،دختر نازتو ببوس.) منم فکر کردم بیرجند هستین الان خیلی برام جالب شد
مامان ساینا
9 اردیبهشت 91 16:18
چه احساس خوبی. ممنون آیاتای جون که به مامان این احساس قشنگ رو هدیه دادی.


سلام مامان ساینا جون. مرسی که میاید به ما سرمیزنید.خواستم یادآوری کنم که این پست رو فریماه جون برای آیاتای گذاشتن و احساس متعلق به ایشونه. وگرنه مادر که از صبح تا شب و شب تا صبح دلش داره برای ایاتای ضعف میره.