آیاتایآیاتای، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
آیینآیین، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

دخترم آیاتای

چند تا عکس + هدیه فرشته جون..

1390/12/6 15:47
نویسنده : مادر آیاتای
2,438 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان عزیز آیاتای و ما، چند تا عکس جدید از آیاتای میخواستم بزارم و عکس هدیه ای که فرشته جون دختر خاله آیاتای برای اینکه چشم نخوره براش خریده..

اول عکس اون هدیه :

نمی دونم چقدر واضحه ، چند نوع سنگه خاصه به همراه یه چشم زخم و یه مهر فلزی پنج تن ..

واین هم یه عکس از بامداد روز جمعه 30 دی ماه نود جزیره زیبا و کوچیک ما ..

 

و این هم کشتی یونانی ما :

 

 

خب دیگه حالا بریم سراغ عکس های آیاتای:

این عکس از موش شدن آیاتای از نیمرخه. داره بیبی انیشتین می بینه و به خاطر کارای عروسکاش می خنده .

 

 

و اینم عکس همین امروز بعد از ظهر آیاتای هستش که من داشتم براش مطلب می نوشتم و اون لم داده بود داشت تلویزیون می دید ..

 امیدوارم لذت ببرید ..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

فاطمه
1 بهمن 90 21:31
به به
فاطمه
1 بهمن 90 21:32
چه خوجله چشم نظرش
فاطمه
1 بهمن 90 21:32
خاله جونی موشی شدی
فاطمه
1 بهمن 90 21:32
ای ووووووووووول کارتون هم میبینه
فاطمه
1 بهمن 90 21:34
به به چه جورم لم داده
فاطمه
1 بهمن 90 21:34
موش موشی من
فاطمه
1 بهمن 90 21:34
فاطمه
1 بهمن 90 21:34
فاطمه
1 بهمن 90 21:35
ماشالله به خانوم گل
فاطمه
1 بهمن 90 21:35
بوووووووووووس عشقم
فاطمه
1 بهمن 90 21:35
دوستت دارمــــــــ گلمـــــــــــــ
فاطمه
1 بهمن 90 21:35
نرگس مامان ساینا
1 بهمن 90 21:51
سلام وای که شما چقدر باسلیقه هستین. حتما دختر گلتون بعدا که این وب رو ببینه به شما افتخار می کنه. همیشه خندان باشه با این خنده های ناز و شیرینش.
روح انگیز مامان سیاوش کوچولو
1 بهمن 90 22:11
سلام عزیزم خوبید .دست این دختر خاله خوب ایاتا درد نکنه با این چشم نظر قشنگش .جونم خاله با این موش شدنت الهی بگردم اون بازوهای خوشگل و سفیدتو خاله جون .الهی فدای اون کارتون نگاه کردنت بشه خاله .تو عکس بالا بالا تنت ما رو کشت و تو عکس پایین پایین تنت .الهی خدا چشم حسودو بخیل و شوم رو از رو همه بچه هامون بر داره و خودش حافظ بچه هامون باشه الهی امین
روح انگیز مامان سیاوش کوچولو
1 بهمن 90 22:46
سلام عزیزم الهی قربونت بشم که انقدر خوبی من سیاوش رو بیمه امام زاده صالح تجریش کردم یه شیشه گداشتم هر هفته 500 تومان میمالم بدن سیاوش میندازمش تو شیشه هر وقت اقا ما رو طلبیدن و رامون اونورا اوفتاد میندازم تو حرم شما هم این کارو کنید حالا هر کی که بهش اعتقاد دارید رو انتخاب کنید .عزیز دلم مطالب رو امشب نوشتم ایشالا فردا شب میتونید بخونیدش میدونید من از اون دسته ادما نیستم که مشتری جمع کنم بعدش سالی یه بار هم سراغی ازشون نگیرم من خیلی خوشحالم که از این طریق دوستای خیلی خوبی چون شما دارم ایشالا دلهامون همیشه مملو از شادی و نشاط باشه الهی امین شبت بخیر خانومی
آرنیکا
2 بهمن 90 4:15
ممنون که سر زدید. نمی دونم چرا نمی تونید عکسارو ببینید ولی اگه دوست داشتید واسه تون ایمیل می کنم. بلاگشو خوندم خیلی باحاله واقعا که این بچه خیلی شیرین هستن زنده باشه الهی.
مامان مهراد
2 بهمن 90 23:06
چشم نظرش خیلی خوبه منم از همین برای مهراد گرفتم الهی همیشه سلامت باشی عزیزم
فاطمه
3 بهمن 90 12:46
قربونت عزیزمـــــــــــ
مامانی یکتا
3 بهمن 90 23:16
سلام. الهی ملوسک ناناز. فدای اون موشی شدنت. مامانی با اجازتون لینکتون کردم که به آیاتای جیگر بازم سر بزنم.
بابای آروین جان
4 بهمن 90 18:35
سلام به مامی مهربون ،نفرمایید ،یکی از کارام سرزدن به دوستان گلی مثل آیاتای جونه واز اینکه سالمه وشیطونی میکنه باعث خوشحالیم میشه، میگن تجربه کالاییست که بابتش باید خیلی بها بدی ،این اتفاق بسیار تلخ که برا انارجون افتاد میتونست برای خیلی از ماها رخ بده!باید ما بزرگترها حواسمون رو به این امانت های بهشتی خداوند صدچندان کنیم که متاسفانه هراتفاق بدی که برا این نازنین ها میافته به خاطر سهل انگاری ماهاست ،وگرنه گناه اون فرشته چیه که به خاطر شرایط سنیش وحس کنجکاوی سراغ کابینتی میره که پایه ش لق بوده و یه سماور اب جوش روشن روش....خدا به مامانی و بابایی گلش صبر بده ،فرمایشتون متینه اینا امانت های الهی هستند که باید هرلحظه و آن ،ازبابت اینکه لطف الهی شامل حالمون شده و اینا پیش ما به امانت گذاشته شده اند شاکر باشیم و سپاسگذار وچه دعای خوبی کرده اید که خداوند هیچ پدر و مادری رو از طریق بچه هاشون امتحان نکنه !موفق و موید باشید در پناه حق . [hr]
روح انگیز مامان سیاوش
5 بهمن 90 14:42
سلام خواهر چرا منو لینک نمیییییییییییییییییییییییییییییییکنی بدو مطلب جدید دارم
روح انگیز مامان سیاوش
7 بهمن 90 11:16
سلام عزیزم همگی خوبید دوست خوبه خوبم من اسم همه بچه هارو با مامانشون لینک کردم جز اسم شما آخه اسمتونو نمیدونم اگه دوست داشتی اسمتو برام بزار جلو اسم آیاتای بنویسم ببوس دختر گلم رو
sona
8 بهمن 90 0:41
سلام فرزانه جون من از روزی که وبلاگه آیاتای گل رو درست کردین از طرفدارهای پرو پا قرصش شدم ولی متاسفانه نمیدونستم چطور نظربدم تااینکه الان برحسب اتفاق یافتم و واقعا خوشحال شدم واقعا اینهمه ذوق وسلیقه و آگاهی تون تحسین و تبریک داره امیدوارم روزی برسه که همه کوچولوها پدر و مادر آگاه وباحوصله ای مثل شما داشته باشن
بابای آروین جان
9 بهمن 90 2:34
سلام به مامانی خوش ذوق و با سلیقه آیاتای خوشگله مامانی اشالا که خیره ، یک هفته است پست جدید نذاشتید و ما از آیاتای جون بی خبریم ، امیدوارم هر جا که هستید در پناه حق سالم و سلامت باشید و خوشبخت .
مامان محیا
9 بهمن 90 8:49
جیگر منه این بزبزقندی...کلی ازین چشم زخمها به خودش هم ببندی واسش کمه...من از دیدن عکسها نه لذت بردم بلکه حرص خوردم و دندونام درد گرفت...مگه خاله دستش بهت نرسه..جیگر به لپات رحم نمیکنم...اما فرزانه جون از خوشحالیت خوشحالم..خدا شما رو کنار هم نگه داره...دختر نعمت بزرگیه...بوووووووس