اولین مسافرت آیاتای کوچولو.........
سلام به آیاتای نازنین... از امروز منم به جمع نویسنده های خاطراتت اضافه شدم. ولی متاسفانه من همیشه کنارت نیستم که در جریان تمام احوالاتت باشم ولی تا حدی که بتونم انجام میدم من عاشق تمام نی نی ها مخصوصا نی نی خوشگل ومامانی و آروم خودم هستم عزیزم. به قول دایی مهدی که میگه دخخخخخخخخترم دختر کوچولوی مایی. امیدوارم راضی باشی خانم کوچولو. شما تقریبا 2ماه و23 روز داشتی که با مادر واسه اولین باراومدی بهبهان شهرمادر وخونه دایی ها وخاله هاوعروسی دایی مهدی. تو روزهای عروسی واقعا سنگ تموم گذاشتی ومادر وپدروهمراهی کردی .آروم بودی وساکت وگذاشتی که مادرحضور فعال داشته باشه...