جشن تولد - قسمت دوم: مهمونی

بازم همون اتفاق قبلی افتاد، به مدیریت هم تلگراف زدم جواب ندادن!!! واقعا که!!!!

الان دیگه انگیزه ای می مونه برا آدم؟

یه سایت درست درمون بزارید ملت چ گناهی کردن آخه؟ مسخره شو در آوردید!!

بی مقدمه میرم عکس میزارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اه!!!!!!!!!!!!!!

فقط حال دارم برای شفاف سازی اینو بگم که تم تولد بنفش بود و تزئینات تولد رو خودم درست کردم

و گلابتون خونه ما، جگر گوشه مامان و بابا:

میز تنقلات و میوه:

شیرینی سه سالگی:

میز شام:

این دسر روی میز جا نشد، دلم نیومد عکسشو نذارم ..

و کیک:

خب از بخش خوشمزه بگذریم برسیم به کادوهایی که مهمونای عزیزمون زحمت کشیدن:

اول از همه کیتی که شده عضو چهارم خونه مون و بایستی خیلی بهش احترام بزاریم چون؟؟؟؟؟؟ خاله شبنم زحمت کشیدن کادو دادن به شما.. دستشون درد نکنه..

لباسا خیلی خوشگل که اگه میخواستم دونه دونه عکس بگیرم امکانش نبود.. دست همگی درد نکنه..

از سمت راست، بلوز شلوارک از طرف خاله مریم(مانی محیا) بلوز شلوار از طرف خاله مریم و کیمیا جون، لباس سرمه ای خاله نیلوفر، قرمز خاله شهرزاد و مامان مهربونشون، لباس آبی و  بلوز تک سفید هم خاله مریم و سحر جون وسرور جون.. از همشون ممنونیم.. یه پیرهن ناز هم خاله نازنین دوست مامانی دادن که عکسش بعدا به اینجا اضافه میشه..

قربون کله ت برم که از پنجره چادرت بیرون آوردی

از راست ردیف پشتی: عروسکهای باربی هدیه خاله شهرزاد و مامان مهربونشون، پایینش میکروفون و پایه برای خوانندگی شما هدیه خاله مارال و آینا جون، وسط قلعه سحرآمیز هدیه خاله کاملیا و رزا جون، کیتی هم که معرف حضور هست، عروسک توت فرنگی هدیه خاله سپیده و نی نی توراهیشون سیلوانا، عروسک خوابیده هم از طرف محمد و فاطمه جون و خرسی هم از طرف خاله سمیه ..

و کارت هدیه خاله نازنین که جای مامانشون (خانم آقاصی) خیلی خالی بود.. دستشون درد نکنه.

و  کارت هدیه خاله سمیه و رادمهر جون که البته گوگولی نیومده بود و مونده بود پیش بابا محمدش.. بازم ممنون.

وجوه نقد هم از طرف چند تا از خاله ها که عذخواهی کردن ازینکه وقت نشده خرید برن.. دست همه تون بی بلا..

و هدیه مامان بابا هم اون چادر بازی و یه حساب بانکی ارزی برای گذاشتن پس اندازهای شما که همون ده خرداد بابایی براتون باز کردن، امیدوارم بتونیم بهت یاد بدیم که تنها مادیات نیستن که باید پس انداز بشن، خوبی هم باید کرد و نتایجش برامون پس انداز بشه، اونجایی که باید، اونجایی که اقدام قانونی نداره و بزرگتر نمی خواد و واریز و برداشت نداره..

و عکس آخرم از ماه مون که آخر جشن از سقف درآوردم و با خودکار بنفش مهمونامون برات آروزهاشونو نوشتن..

ازینکه تند تند نوشتم و عکسا رو بدون توضیح گذاشتم عذر میخوام، حسابی قاطی کردم. ولی قول میدم سر فرصت بیام و  کلی درد و دل و توضیح بهشون اضافه کنم.

دوستت دارم نا گفتنی، توصیف ناپذیر و بی حساب.